معاملهگران در بازار ارزهای خارجی به همان دو شکل اصلی تحلیل که در بازار سهام استفاده میشود، تکیه میکنند؛ تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال. کاربرد تحلیل تکنیکال در فارکس یکسان است، اما برخلاف شرکتها، کشورها ترازنامه ندارند، پس چگونه میتوان روی یک ارز تحلیل بنیادی انجام داد؟ از آنجایی که تحلیل بنیادی به بررسی ارزش ذاتی یک سرمایهگذاری میپردازد، کاربرد تحلیل بنیادی در فارکس مستلزم بررسی شرایط اقتصادی است که بر ارزشگذاری پول یک کشور تأثیر میگذارند. در این قسمت از مجله پراپ فرم فاندد مکس، به شما خواهیم گفت که تحلیل فاندامنتال فارکس چیست، چه تفاوتی با تحلیل تکنیکال دارد و فاکتورهای اصلی مؤثر بر آن کدامند.
تحلیل فاندامنتال فارکس چیست؟
تحلیل فاندامنتال روشی برای ارزیابی بازار فارکس است که از منابع دادههای متعدد برای یافتن ارزش منصفانه ارزهای خارجی استفاده میکند. برخلاف تحلیل تکنیکال که صرفاً به عملکرد و تاریخچه قیمت نگاه میکند، تحلیل بنیادی تصویری جامع از نقاط قوت و ضعف یک ارز ارائه میدهد.
به عنوان مثال، در بازار سهام، اغلب میشنوید که از این نوع تحلیل به عنوان روشی برای یافتن سهام خوب جهت خرید استفاده میشود. اما در حقیقت، روش تحلیل بنیادی در بازارها و کلاسهای دارایی مختلف برای معاملهگران کاربرد دارد.
به عنوان مثال، در بازار فارکس، یک معاملهگر فاندامنتال هر دادهای را که احتمالاً تأثیر قابل توجهی بر قیمت یک جفت ارز دارد (مانند دادههای اقتصادی، عوامل سیاسی یا حتی تأثیر بلایای طبیعی) را بررسی میکند.
معاملهگران بنیادین فقط به دادهها به صورت تصادفی نگاه نمیکنند. آنها سعی میکنند که ارزش منصفانه یک دارایی را ارزیابی کنند، بنابراین میتوانند ببینند که آیا قیمت فعلی کمتر از ارزش ذاتی است یا بیشتر از آن.
تحلیل بنیادین و ارزش منصفانه
تحلیل فاندامنتال بر این ایده استوار است که هر دارایی دارای یک ارزش منصفانه (Fair Value) است و در حالی که ممکن است قیمتگذاری یک دارایی در بازار به طور موقت بیشتر یا کمتر از ارزش ذاتی آن باشد، اما نهایتاً قیمت آن باید به محدوده ارزش منصفانه بازگردد.
فرض کنید یک دارایی را تحلیل میکنید و به این نتیجه میرسید که ارزش آن بیشتر از قیمت فعلی است. میتوانید آن را خریداری کنید و به محض اینکه قیمت به ارزشی که به آن نسبت دادهاید رسید، اقدام به فروش کنید.
فاکتورهای زیادی وجود دارد که میتوانید برای تعیین ارزش منصفانه در نظر بگیرید. به عنوان مثال، میتوانید به عوامل ژئوپلیتیکی مختلفی که ممکن است بر نتیجه تأثیر بگذارند، توجه داشته باشید. از سوی دیگر، ممکن است عواملی مانند رویدادهای اقتصادی، اقدامات بانک مرکزی و… را در نظر بگیرید.
تفاوت تحلیل فاندامنتال با تحلیل تکنیکال چیست؟
تفاوت اصلی بین تحلیل بنیادی و تکنیکال، در روشهای پیشبینی بازار است. تحلیل بنیادی مطالعه دقیق شاخصهای مالی و اقتصادی هم خود موضوع تحقیق و هم محیط بیرونی را پیشنهاد میدهد. در مقابل، تحلیل تکنیکال مستلزم بررسی نمودار قیمت برای شناسایی الگوها یا روندها با استفاده از طیف گستردهای از اندیکاتورهای تکنیکال است.
تحلیل فاندامنتال به شما اجازه میدهد که قیمت منصفانه داراییها را شناسایی کرده و درک کنید که چگونه آنها در زمان فعلی ارزشگذاری شدهاند. تحلیل بنیادی روشی برای تعیین ارزش واقعی است. از طرف دیگر، هدف کلیدی ابزارهای تکنیکال شناسایی روندها و الگوها است تا بهترین نقطه ورود و خروج معامله را تعیین کنیم.
در تایم فریم یا بازه زمانی مورد استفاده برای انجام تحلیل نیز تفاوتهایی وجود دارد. تحلیل فاندامنتال برای سرمایهگذاریهای بلند مدت مناسب است، در حالی که تحلیل تکنیکال معمولاً متمرکز بر فرصتهای معاملاتی کوتاه مدت و میان مدت است.
مؤلفههای اصلی تحلیل فاندامنتال
تحلیل بنیادی از سه عنصر کلیدی تشکیل شده است که عبارتند از:
- تحلیل اقتصادی (Economic Analysis)
- تحلیل صنعت (Industry Analysis)
- تحلیل شرکت (Company Analysis)
انواع رویکرد تحلیل فاندامنتال
معاملهگران و تحلیلگران از دو رویکرد اصلی برای انجام تحلیل فاندامنتال در بازارهای مالی استفاده میکنند:
- رویکرد بالا به پایین: در این رویکرد، تحلیل با بررسی وضعیت اقتصاد جهانی و اقتصاد یک کشور شروع میشود. به عنوان یک قاعده، شما عواملی مانند تولید ناخالص داخلی (GDP)، سیاستهای پولی بانک مرکزی، تورم، نرخ بهره و همبستگی نرخ ارز خارجی را مطالعه میکنید. بعد از آنالیز شاخصهای کلان اقتصادی، بخشهای اقتصادی مورد نظر و صنایع خاص را بررسی میکنید.
- رویکرد پایین به بالا: رویکرد پایین به بالا پیشنهاد میکند که دادهها را در جهت مخالف تجزیه و تحلیل کنید. یعنی ابتدا، چنانچه سهام یک شرکت را میخواهید تحلیل کنید، صورتهای مالی را بررسی کنید. در وهله بعدی، بخش صنعت و اقتصاد را بررسی خواهید کرد. در مرحله نهایی، عوامل کلان اقتصادی را مورد بررسی قرار میدهید.
تحلیل بنیادی کمی و کیفی
عوامل بنیادی مختلف را میتوان به دو دسته کمی و کیفی طبقهبندی کرد. تحلیل بنیادی کمی (Quantitative Fundamental Analysis) فارکس شامل تحقیق در بازار بر اساس دادههای آماری و مالی و همچنین، ویژگیهای قابل اندازهگیری است. تحلیل کمی اغلب در استراتژیهای معاملاتی الگوریتمی برای مدیریت ریسکهای مهم و ارزیابی بازده بالقوه پرتفوی سرمایهگذاری استفاده میشود.
تحلیل بنیادی کیفی (Qualitative Fundamental Analysis) دادههای کمتر ملموس را بررسی میکند. این دادهها میتواند شامل بررسی روابط سیاسی و اقتصادی بین کشورها، فرهنگ شرکتی، انتظارات مصرفکنندگان، به رسمیت شناخته شدن نام تجاری، همبستگی بین فرآیندها و الگوهای مختلف باشد.
مهمترین شاخصهای اقتصادی مؤثر بر تحلیل بنیادی فارکس
تغییرات در دادههای اقتصادی ممکن است به تغییراتی در وضعیت اقتصادی یک کشور اشاره کند که به نوبه خود میتوانند ارزش پول آن کشور را تحت تأثیر قرار دهند. سه شاخص اقتصادی مهم مؤثر بر تحلیل بنیادی فارکس عبارتند از:
- نرخ بهره
- تورم CPI (شاخص قیمت مصرفکننده)
- تولید ناخالص داخلی (GDP)
نرخ بهره
نرخ بهره (Interest Rate) یک شاخص اقتصادی مهم در تحلیل فاندامنتال فارکس است. بانکهای مرکزی پول چاپ میکنند و بانکها این پول را استقراض میکنند. درصد یا اصل پولی که بانکها به بانک مرکزی برای استقراض ارز پرداخت میکنند، نرخ بهره پایه یا اسمی نامیده میشود.
دستکاری نرخ بهره بخش بزرگی از سیاست پولی یا مالی یک کشور است و یکی از وظایف اصلی بانکهای مرکزی برشمرده میشود. این بدان خاطر است که نرخ بهره یک ترازکننده عالی برای اقتصاد است. نرخ بهره شاید قویتر از هر عامل دیگری بر ارزش پول یک کشور تأثیر بگذارد. از دیدگاه تحلیل بنیادین فارکس، بهترین نقطه برای شروع جستجوی فرصتهای معاملاتی، بررسی تغییرات نرخ بهره است.
تورم CPI
این شاخص آمار مربوط به سطح تورم شاخص قیمت مصرفکننده مرتبط با قیمت کالاها را در یک دوره زمانی نشان میدهد. تورم بیش از حد تعادل عرضه و تقاضا را به نفع عرضه تغییر میدهد و ارزش پول کاهش مییابد، زیرا صرفاً عرضه بیشتر است. در مقابل، با کاهش تورم، ارزش پول افزایش مییابد و کالاها و خدمات ارزانتر میشوند.
در کوتاه مدت، ممکن است این اتفاق مثبتی به نظر برسد، اما در بلند مدت برای اقتصاد برعکس این قضیه صادق است. پول نقش سوخت را برای اقتصاد دارد. سوخت کمتر یعنی حرکت کمتر. در برخی موارد، کاهش تورم ممکن است تأثیر شدیدی بر اقتصاد داشته باشد، تا جایی که به سختی پول کافی برای حفظ اقتصاد وجود خواهد داشت، چه رسد به اینکه اقتصاد را رو به جلو هدایت کند.
تولید ناخالص داخلی
تولید ناخالص داخلی (GDP) یعنی همه کالاها و خدمات تولیدشده در یک اقتصاد در دورهای معین. اعتقاد بر این است که GDP بهترین شاخص برای سنجش سلامت کلی یک اقتصاد است. GDP به خودی خود یک شاخص مفید نیست؛ با این حال، نرخ تغییر در تولید ناخالص داخلی در یک دوره زمانی میتواند اطلاعات زیادی را در مورد سلامت یک اقتصاد ارائه دهد، مانند اینکه آیا آن اقتصاد در حال رشد یا کوچک شدن است. این امر به نوبه خود میتواند نشانهای از قدرت پول یک کشور باشد، افزایش تولید ناخالص داخلی احتمالاً تأثیر مثبتی روی ارزش یک ارز خواهد داشت.
با این حال، رابطه بین رشد اقتصادی یا فقدان آن و ارزش پول چندان ساده نیست. کشوری با اقتصاد قوی و در حال رشد ارزش پول زیادی هم دارد. اما رشد بالای اقتصادی مداوم میتواند منجر به افزایش تورم شود که نهایتاً تأثیر منفی روی ارزش یک ارز میگذارد.
بیشتر بخوانید: اندیکاتور اسمارت مانی چیست؟
کلام پایانی
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال فارکس یکی از روشهای مهم در پیشبینی قیمت ارزها و جهت حرکت بازار است. اگرچه بسیاری از معاملهگران کوتاه مدت فارکس از تحلیل تکنیکال برای پیشبینی حرکات قیمت استفاده میکنند، اما ترکیب روش تحلیل بنیادی با تکنیکال میتواند به بهبود عملکرد معاملاتی کمک کند. در تحلیل فاندامنتال فارکس، معاملهگران فاکتورهایی مانند اخبار اقتصادی، قدرت پول کشورها، عوامل سیاسی، فاکتورهای ژئوپلتیکی و… را برای ورود به بازار بررسی میکنند. به طور کلی، اقتصاد یک کشور تأثیر مستقیمی بر ارزش پول آن دارد. در نتیجه، هر چه یک کشور از لحاظ اقتصادی شرایط بهتر و رو به رشدی داشته باشد، تمایل خریداران به مبادله ارز آن کشور بیشتر خواهد بود.
سؤالات متداول
تحلیل فاندامنتال فارکس بهتر است یا تحلیل تکنیکال؟
تحلیل بنیادی برای پیشبینیهای بلند مدت بر اساس عوامل اقتصادی مناسبتر است. در مقابل، تحلیل تکنیکال به شما اجازه میدهد که با ابزارها و اندیکاتورهای تکنیکال نقاط مناسب ورود و خروج را شناسایی کنید.
چرا تحلیل بنیادی در فارکس مهم است؟
تحلیل بنیادی سرمایهگذاران را قادر میسازد تا یک استراتژی معاملاتی قوی ایجاد کنند و تصمیمات آگاهانهتری بگیرند. این نوع تحلیل همچنین به معاملهگران اجازه میدهد تا به طور مؤثر ارزش ذاتی داراییهای مختلف را ارزیابی کنند. در نهایت، با استفاده از تحلیل فاندامنتال به عنوان بخشی از استراتژی معاملاتی، معاملهگران میتوانند شانس موفقیت خود را افزایش دهند.
عناصر مهم تحلیل فاندامنتال در بازار فارکس کدامند؟
عملکرد اقتصادی یک کشور و روندهای جهانی، چشمانداز بازارها و صنایع و همبستگی فرآیندهای اقتصادی از مهمترین مؤلفههای تحلیل بنیادین در فارکس هستند.
2 thoughts on “تحلیل فاندامنتال فارکس چیست؟ | مهمترین شاخصهای اقتصادی مؤثر بر تحلیل بنیادی فارکس کدامند؟”
سلام وقتتون بخیر من تفاوت های زیادی از تحلیل فاندامنتال و تکنیکال خودم اما میخوام بدونم مهم ترین تفاوت بین تحلیل تکنیکال و فاندامنتال چیه ؟
سلام دوست عزیز
تفاوت مهمی که باید به آن اشاره کرد این است که معاملهگران تکنیکال با سرعت حرکت میکنند و معمولاً در پوزیشنهایی با بازه زمانی کوتاهتری قرار میگیرند، جایی که تحلیلگران فاندامنتال به دنبال یافتن پتانسیل بلندمدت هستند.